اهم اظهارات وی به شرح زیر است:
*برای انتخابات ریاست جمهوری، شورای محترم نگهبان ۶ نفر را تایید می کند. آیا باید فقط به آنهایی که باندهای متصل به قدرت و ثروت دوست دارند، رای بدهیم؟
*محتمل است که بخشی هایی از مشکلات را دولت احمدی نژاد ایجاد کرده باشد. آنهایی که به احمدی نژاد انتقاد می کنند آزادند اما احمدی نژاد بخواهد انتقاد کند، نباید آزاد باشد؟ آنهایی که تهمت دزدی به دولت نهم و دهم و یا هر دولت دیگر می زنند، اگر راست می گویند چرا در زمان خودش برخورد نکردند و نمی کنند؟
* پشت پرده بعضی از جریانات باندهای اقتصادی است که به موقع کار خود را انجام می دهند. یعنی مردم را سرگرم حاشیه می کنند تا به اهداف شوم خود برسند. خب حالا احمدی نژاد اعتراض دارد، مگر ما تلویزیون ملی نداریم، از چه چیزی می ترسند، مناظره بگذارند. چرا دادگاه ها را علنی نمی کنند.
*بابک زنجانی دزدی کرد، دزدی او چه چیز امنیتیای دارد که مردم نباید مطلع شوند؟ هنوز مردم و بسیاری از مسئولین نسبت به دادگاه و محاکمه مه آفرید سؤال دارند و نمی دانند برای چه این اتفاق افتاده است. زمان شاه، گلسرخی که با رژیم سفاک شاه مشکل جدی سیاسی داشت و اعدام شد، محاکمه او برای مردم پخش شد. چرا نباید صحبت های یک نفر سیاسی در حال محاکمه را بشنویم.
*رسانه ها با احمدی نژاد مخالف بودند و صدای او را درست منعکس نمی کردند. اعتراضات احمدی نژاد مکتوب و مستند است.
* اولين نفری که ۳۵۰ میلیارد عملکرد فاقد برنامه را در زمان تصدی شهرداری اقای احمدی نژاد مطرح کرد، بنده بودم و در دوره بعدی اقای قالیباف هم از این معضل و تخلف مستثنی نبودند و آن را هم بنده بیان کردم.
* خاطرم هست آقای رحمانی فضلی شخصا به من گفت «دولت اول احمدی نژاد 2500 تخلف دارد». پس چرا شورای نگهبان مجددا او را در انتخابات 88 تایید کرد؟ همه این سوالات بی پاسخ مانده است. در دولت نهم آقای رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات کشور بوده است.
*یکی از معضلات اصلی ما قانون بازی است. قانون برای هرکسی شکل خاصی دارد. برخی اوقات قانون با حزب و گروه و باند تغییر می کند. حتی احکام قضایی تفاوت می کند. دو نفر به یک جرم محاکمه می شوند ولی به مدل های متفاوت رای صادر می شود. بعد می گویند "قاضی مستقل است" که این هم یک بهانه است.
* اگر جامعه قانون دارد، با احمدی نژاد برخورد کند. اگر قانون ندارد، بنشینند قانون تدوین کنند. ببینید من کاری به شخص احمدی نژاد ندارم، یک نفر جرات کرده به این صورت اعتراض کند، آیا اگر حسن بیادی هم اینطوری اعتراض می کرد، جامعه و قوه قضاییه تحمل این اعتراض را داشت.
* به برخوردهای 88 اعتقاد ندارم ولی در آن سال فتنه از خارج کشور مدیریت میشد و عوامل داخلی آن را اجرا میکردند. اصولا ما جایی که فتنه ایجاد می شود، روش خاموش کردن آن را بلد نیستیم. تمام تکنیک و فنی که ما بلد هستیم یا زندان است یا کتک! تعریف دیگری برای خاموش کردن فتنه نداریم. در فتنه 88 مردم و مخصوصاً جوانان ضرر کردند. مسئولین ما هیچ کدام ضرر نکردند. مردم کتک خوردند و زندان رفتند.
*محافظ های آقای کروبی بیشتر شده اند، یعنی بیشتر آنها را حفظ می کنند، راحت تر دکتر می برند. اسم آن حصر است ولی به آنها رسیدگی می کنند. اما چرا آنها را محاکمه نمی کنند. اگر بد کردند، چرا محاکمه نمی شوند؟ حتی اگر به اعدام و حبس ابد هم منجر شود باید محاکمه علنی شوند. الان تکلیف مردم روشن نیست. معتقدم آنهایی که این کار را انجام می دهند، تکلیف خودشان را با مردم روشن کنند. چون تکلیف مردم روشن نیست. مردم باید قانع شوند اما الان قانع نیستند. نباید از مردم به عنوان ابزار قدرت استفاده شود.
* در کشور ما آدم های محبوب را می زنند! این یک واقعیت است که جامعه ما «امیرکبیرکش» شده است.
*آقای خاتمی چنان با انصاف است که شدیدترین و اساسی ترین نقدها را خود او به دولتش داشته و دارد. همان طور که آقای خاتمی طرفداران زیادی دارد، آقای احمدی نژاد هم بدنه مردمی و حامیان زیادی دارد. اما این رفتارهای احمدی نژاد باعث کاهش محبوبیتش می شود. این روشی که در پیش گرفته خواست باندهای متصل به قدرت و ثروت و بهانهای است برای آنان جهت خراب کردنش.
*به قطعیت می توانم بگویم در تمام دولت هایی که بعد از فوت حضرت امام سرکار آمدند، مودب ترین و باانصاف ترین دولت، دولت آقای خاتمی بود. او مطیع تر و هماهنگ ترین رئیس جمهور با رهبری بوده است. نظرم این است که، «حضرت آقا و آقای خاتمی محبتشان نسبت به هم دو طرفه و رابطه مراد و مریدی بود و اکثریت وزرایشان پرکار و بی حاشیه بودند». البته ناگفته نماند که آقای خاتمی هم مانند دیگران کم و بیش گرفتار رفتارها و تصمیمات نپخته بعضی از معاونین خود بودند.
27214