مازندمجلس: ایالات متحده همواره به اعراب این ایراد را می گیرد که افراد دارای تخصص پزشکی یا مهندسی را در اداره امور سیاسی خود به خدمت گرفته است، در حالی که این عیب به نحو بسیار بارزتری در مورد خود دولت آمریکا به چشم می خورد؛ آنگاه که یک تاجر را به مهمترین پست سیاسی در یک دولت منصوب می کند تا فاجعه هایی این چنینی را برای تمام جهان به بار بیاورد.
واقعیت امر آن است که دونالد ترامپ یک تاجر است که به منصبی مهم در سیاست دست یافته و هنوز عقلانیت بازاری بر اندیشه اش حاکم است، وی با تفکر یک تاجر با خطرات و موضوعات مختلف سیاسی برخورد می کند و به بیانی دیگر از اصول و قواعد اقتصاد در سیاستش پیروی می کند. اما تبدیل دولت به یک بازار یا بانک، روابط بین دولتها و احزاب به معاملات و تبدیل مردم و آراء آنها به کالا و در مجموع ارجاع تمام امور دولت به اقتصاد، عیوبی کشنده است که خلاصی از آن برای ایالات متحده آسان نخواهد بود.
ایالات متحده همواره به اعراب این ایراد را می گیرد که افراد دارای تخصص پزشکی یا مهندسی را در اداره امور سیاسی خود به خدمت گرفته است، در حالی که این عیب به نحو بسیار بارزتری در مورد خود دولت آمریکا به چشم می خورد؛ آنگاه که یک تاجر را به مهمترین پست سیاسی در یک دولت منصوب می کند تا فاجعه هایی این چنینی را برای تمام جهان به بار بیاورد.
از ابتدای تبلیغات انتخاباتی، ترامپ مدعی بود از تجربه اش برای پیشرفت اقتصادی آمریکایی ها کمک می گیرد تا شرایط معیشتی آنها را بهبود بخشد؛ این وعده ترامپ بر اساس منابع مالی که پیش بینی می کرد در نتیجه برخی معاملاتش به ایالات متحده سرازیر شود، استوار بود.
این در حالی است گه اگر هیئتهای تحقیق آمریکایی موفق به اثبات اتهام همکاری ترامپ با روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری شوند، رئیس جمهور آمریکا با بحران بزرگی مواجه می شود و البته این مساله هم تصویر دیگری از معاملاتی را به ما می دهد که بر حکمت اقتصادی دونالد ترامپ در جهان سیاست دلالت دارد؛ بدین معنا که توطئه با روسها برای دست یابی به ریاست جمهوری، جزئی دیگر از فعالیتهای تجاری وی در چارچوب سیاست است!
تمام این مواضع ترامپ اعتقاد به این امر را تقویت می کند که اقدام اخیر وی در مورد قدس شریف و اعلام پایتختی آن برای رژیم اشغالگر صهیونیستی، یکی دیگر از معاملات بزرگ او در ازای دستاوردی بزرگ است که همه خطرات این تصمیم را توجیه می کند.
درست است که ترامپ در جریان تبلیغات انتخاباتی اش وعده اجرای چنین تصمیمی را داده بود؛ اما رؤسای جمهور پیشین آمریکا نیز چنین وعده ای را داده بودند، که پس از ورود به کاخ سفید و مشاهده خطرات و تبعات فراوان آن از اجرای آن عقب نشینی کردند.
اعلام قدس بعنوان پایتخت اسرائیل، توسط آمریکا، نه تنها هم پیمانان آن در تل آویو را راضی می کند، موجب رضایت راست گرایان آمریکایی و گروههای صهیونیستی در نقاط مختلف ایالات متحده می شود و هر دو می توانند تکیه گاه مهمی برای ترامپ باشند؛ این در شرایطی است که ترامپ وارد جنگی برای باقی ماندن در منصبش، به هر قیمتی، شده است.
به هر صورت، برای ترامپ اهمیتی ندارد که قدس شهری مقدس است یا غیر مقدس، حق فلسطینی هاست یا اسرائیلیها، آنچه برای وی اهمیت دارد، آن است که قدس بهایی قانع کننده برای رسیدن به خواسته اش می باشد.
منبع : نامه نیوز