مازندمجلس:

المیادین نوشت: ائتلاف سعودی که به سرعت خود را برای نابودی صنعاء، ارتش، کمیته ها و انصارالله آماده می کرد، با تنگنایی غافلگیر کننده مواجه شد که بیهودگی تلاش برای قاطعیت نظامی این ائتلاف در یمن را نشان می دهد. اما حوادث تازه بوقوع پیوسته در این کشور، به احتمال زیاد به خلط و در هم آمیختگی ائتلافهای سابق در شمال و جنوب و یک بازنگری در بحران یمن، منجر می شود.
در فاصله یک نیمروز، ارکان ائتلاف سعودی برای تحریک اشکال قوای مختلف آن بسیج شده و گمان می کردند که به اندازه فاصله دو سر کمان به اشغال صنعاء و در هم کوبیدن انصارالله و کمیته های مردمی نزدیک شده اند!
ولی عهد سعودی، محمد بن سلمان، به دلیل تحقق پیش بینی اش در مورد انتفاضه مردمی نزدیک، علیه حوثی ها، در دفاع از صنعاء، به خود می بالید. و در حالی که منصور هادی با اسماعیل ولد الشیخ احمد در ریاض، برای هماهنگی با دعوت طرفهای یمنی در راستای کنار زدن حوثی ها دیدار می کرد، احمد بن دغر اعلام کرد که هادی هر گونه همکاری پیشین با حوثی ها را عفو کرده و صفحه تازه ای از روابط برادری را در جبهه ملی علیه حوثی ها می گشاید.
آنچه که شخصیتهای مطرح ائتلاف سعودی «انتفاضه جمعی» نامیدند، مورد حمایت و پشتیبانی انور قرقاش اماراتی و وزیر خارجه یمن، عبدالملک المخلافی، و در واقع زمینه سازی برای یک درگیری نظامی گسترده با هدف اشغال صنعاء بود.
از این رو، عربستان سعودی شروع به بمباران کمیته های مردمی اطراف صنعاء کرده و تلاش نمود پایگاههای حمایت از حوثی ها در منطقه بنی حوات، فرودگاه بین المللی، پادگان دفاع هوایی و محل استقرار نیروهای ویژه را از بین ببرد، تا راه را در برابر محسن الاحمر، فرماندهی که هفت گردان را از مأرب به سوی صرواح، هدایت می کرد، باز کرده و جبهه جدیدی را در شرق منطقه نهم به سمت پایتخت یمن، بگشاید.
براساس اشاره های متعددی که پس از کشته شدن علی عبدالله صالح مطرح می شود، به ظنّ غالب، اختلافاتی که بین طرفین ائتلاف در صنعاء مشتعل شد، با دخالت امارات بوده و به احتمال زیاد، اکثر فرماندهان کنفرانس مردمی و هم پیمانان آنها، به دلایل سیاسی، آماده پیوستن به هجوم عربستان به صنعاء نبوده اند.
قدرتهای منسوب به حزب کنفرانس مردمی و هم پیمانان آنها، که در صنعاء در کنار انصارالله و کمیته های مردمی مبارزه می کردند، اولویتشان، توقف تجاوز سعودی و بازگرداندن قدرت به دیگر قوا بوده است.
تحرکات سریعی که توسط عربستان طراحی و توسط امارات ساماندهی می شد، در واقع واکنشی بود به اوج گیری حملات انسانی بین المللی برای توقف جنگ در یمن و شکستن محاصره، برای نجات کودکان یمن از قحطی و وبا. گذشته از این، در لندن حملاتی پی در پی برای جلوگیری از فروش سلاح به سعودیها صورت گرفت. در این راستا، سخنگوی سازمان ملل به مذاکراتی گسترده برای دست یابی به صلح سیاسی در یمن دعوت کرد. در این شرایط، مجالی برای صحبت سعودی ها در خصوص استفاده از راه حل نظامی در یمن، با هدف اشغال صنعاء باقی نمی ماند.
یمنی هایی که از دخالت امارات در جنوب یمن متضرّر شده اند، امیدوارند شکست تلاشهای امارات برای به راه انداختن انقلابی در صنعاء، شکافی در دیواره بحران یمن ایجاد کند و چه بسا شکست نقشه اخیر سعودی-اماراتی، در حقیقت بیهودگی آنچه که مشروعیت در یمن نامیده می شود و حقانیت آنچه که بدعت و کودتا علیه این مشروعیت خوانده می شود را کاملا آشکار می کند. بحران یمن تنها از طریق مذاکره سیاسی و گفتگو بین تمام یمنی ها، البته پس از توقف جنگ، محاصره و ویرانی، قابل حلّ است. در این میان، رئیس جمهور ایران، حسن روحانی که به صراحت دیدگاهی موافق با مذاکره بین یمنی ها را مطرح کرده، جزء کسانی است که به حلّمساله یمن، از این طریق، امیدوار است.